۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۷, جمعه

نگاهي به موسيقي مقامي کردهای خراسان

موسيقي مقامي کردهای خراسان يكي از پوياترين انواع موسيقي ايران محسوب مي‌شود. شمال خراسان داراي يكي از غني‌ترين و قديمي‌ترين فرهنگ موسيقي و يكي از مهمترين پايگاه‌هاي موسيقي کردی به خصوص موسيقي مقامي است. موسيقي مقامي کردهای خراسان نوعي از موسيقي است كه سازها و آوازهای آن منحصر به فرد بوده و سبك خاص خودش را دارد که بسيار ممتاز است.

بنا به نظر كارشناسان، فرهنگ غني موسيقي کردهای خراسان با زواياي پيدا و نهان زندگي مردم گره خورده و در آن عشق، اسطوره، عرفان، حماسه، تاريخ، غم، شادي و حتي طنز و فكاهي تبلور عيني دارند. هنرمند حوزه موسيقي کردی در خراسان، با توان و ظرافتي كه درخور طبع نازك‌انديش اوست، مقصود خود را منتقل مي‌كند."زهره و طاهره"، "دوست محمد و آي جمال"، "كرم و اصلي‌خان"، عشق را روايت مي‌كنند. "جه جوخان" و "سردار ئه وه ز خان"، حماسه تاريخ ملیت کورد خراسان را مرور مي‌كنند و سيماي اسطوره‌اي مردان دلیر، باشهامت ونام‌آور را به تصوير مي‌كشند، که بدخواهان حکومتی زمان خویش را در منطقه به زانو کشیده اند. با "تورغه"، "نوايي و هرايي" آرامش، عشق و عرفان تداعي مي‌شود، و با "لو"، "ئه لێ مه زار" و "ئه لێ ‌ياره"، غم و اندوه گذشته برمردمان کورد این دیار حكايت مي‌شود. با "لاري لاري"، "چپه راسته" و "چو"(رقص چوب) وجد و شادي به اوج مي‌رسد.لوطي‌های کورد نيز با نقاليهاي موزيكال، حقايق اجتماع خود را به طنز مي‌كشند. تنبور و کمانچه درخراسان یکی از سازهای كهن کردی این دیار است. شعرا و عرفاي کورد اين منطقه زبان موسیقی را براي انتقال و بيان مقاصد و احساسات خويش به كار مي‌برند. هجران و فشارهاي تاريخي وارد آمده بر کوردهای خراسان، تاثير مستقيمي بر موسيقي اين خطه داشته، به گونه‌اي كه در موسيقي اين دیار هم ملودي و اشعار رزمي و حماسي، و هم سوگ آوا و سوگنامه وجود دارد. مقامهايي مانند "اله مزار، دو قرسه، اناركي و هراي" اشاره به قتل و غارت و حوادث پرسوز و گداز در آوارگي کوردها به این منطقه دارد.البته بسياري از آهنگ‌هايي كه در خراسان، زماني براي سوگ اجرا مي‌شده، پس از گذشت زمان، آرام آرام تغيير يافته و از آنها به عنوان آهنگ‌هاي شاد و پرهيجان رقص نيز استفاده مي‌شود. اين مساله مي‌تواند گوياي اين موضوع باشد كه انواع مختلف موسيقي و از جمله موسيقي و حركات موزون و رقص در ارتباط با شرايط زيست، امور سیاسی حاکم و واقعيت‌هايي است كه مردم هر منطقه در معرض آنها قرار داشته‌ و یا می گیرند، به‌عنوان مثال آهنگهاي "واي ‌واي رشيدخان" كه زماني براي سوگ استفاده مي‌شده امروز به عنوان يك آهنگ شاد اجرا مي‌شود. چگونگي زندگي كردهاي شمال خراسان و کوچ اجباری آنها به این منطقه است كه باعث شده موسيقي و رقص‌هاي اين خطه داراي پشتوانه‌اي از رزم و سوگ و ناله باشند. موسيقي كردي شمال خراسان را از طریق تبلیغات خلط دار رسانه های حاکمین در منطقه، گاهأ موسيقي "كرمانجي" نيز مي‌گويند[( البته کرمانجی یکی از لهجه های زبان بسیارغنی و بغایت شیرین کردی است که کوردها در خراسان، ارومیه و آذربایجان غربی، سوریه، ترکیه، و مناطق بارزان، بادینان(مثل شهرهای دوهوک، زاخو،...) در عراق و همچنین کوردهای منطقه قفقاز، به این لهجه صحبت می کنند]. ملت کورد که بواسطه تبلیغات سوء و شرارتهای حاکمین ظالم در طول تاریخ، شقاوتمندانه مورد انفصال و انشقاق قرار گرفته اند، با هر لهجهء کوردی ( کرمانجی، سورانی، زازاکی، هورامی) که صحبت کنند و درهر دیار که باشد قلب آنان در کنار یکدیگر و برای همدیگر می تپد. بخشي از موسيقي کردی شمال خراسان، موسيقي كوهپايه‌اي است كه اين نوع موسيقي توام با فرياد است. در كنار اين موسيقي، موسيقي جلگه و دشت نيز هست كه ملايم‌تر و دروني‌تر است. هنرمندان کورد موسيقي مقامي خراسان معمولأ شامل عاشق ها، بخشي‌ها و لوطي‌ها می باشد. عاشق‌ها قديمي‌ترين هنرمندان کورد خراسان هستند كه سازهاي سورنا، دهل، قشمه، كمانچه، نی و دايره را مي‌نواخته‌اند و از رقصندگان بزرگ و شهیر کردهای خراسان محسوب مي‌شوند. بخشي‌ها نوازندگان دوتار، آوازخوان و داستانسرا بوده‌اند و در روايتي عاميانه، بخشی فردي استثنايي است كه خداوند به او چنین موهبتي بس کاری، موثر و لذت آفرین عطا فرموده است. لوطي‌ها در واقع پيام‌رسانان جامعه کردی خود بوده‌اند كه وسيله آنها يك دايره بوده كه آهنگهاي رقص را مي‌خوانده‌اند يا مي‌نواخته‌اند و آنان نيز مانند عاشق‌ها در قديم حق انتقاد داشته‌اند و دايم در سفر بوده‌اند که امروزه نای این بیان را از آنان گرفته اند. لوطي‌ها معمولأ ناقلان اخبار و وقايع تاریخی ملیت خود بوده اند. امروز در شمال خراسان لوطي‌ها كمتر ديده مي‌شوند و اين گروه تقريبا از بين رفته‌اند.يكي ديگر از ويژگيهاي موسيقي مقامي کردهای خراسان تنوع شگرف آن است كه امتزاج و همسويي آن با موسيقي مقامي دیگر گویشها در شمال خراسان تنوعي كم‌نظير را در مجموعه موسيقي مقامي ناحيه موجب شده است.امروزه نيز گاهأ بزرگان و استادان برجسته موسيقي کردی خراسان با لباسهاي محلي خاص خود، در جشنواره‌ها و برنامه‌هاي استاني و كشوري و شاید خارجي حاضر مي‌شوند، و طنين فرهنگ بسیار غنی و كهن خود را با نواهاي اصيل کردی كه ميراث گرانبهاي اين منطقه است به گوش همگان مي‌رسانند. برگزاری جشنواره آواهای کردی و نواهاي موسیقی آنان، توسعه و ترويج اين هنر و حفظ آن را به ارمغان دارد، و همچنین اعزام هنرمندان کورد به جشنواره‌هاي ديگر استانها، یا کشورها مستوجب آشنایی بیشتر مردم به هنر و هنرنمایی کوردهای خراسان است. خوشبختانه نسل جوان نيز وارد اين حوزه شده كه خود موجب ماندگاري و تداوم موسيقي مقامي کردهای این دیار مي‌شود. بواسطه مسائل داخل کشوری،آمار دقيقي از افرادي كه در زمينه موسيقي کردی در خراسان فعاليت مي‌كنند در دست نيست.
انجمن فرهنگی و مدنی کردهای خراسان


کرد یعنی یک اصالت
ناب ... ناب
کرد یعنی یک سوال بی جواب
کرد یعنی منصور بر دار باش
مرگ را در آغوش و بیدار باش
کرد یعنی گریه های تا خدا
کرد یعنی سوزش بی انتها
کرد یعنی صد شهید و یک مزار
کرد یعنی برکه های بی قرار
کرد یعنی مویه های انتظار
کرد یعنی سالهای بی بهار
کرد نام یک قوم از پدر
کرد یعنی عاشقی کردن تا جنون
کرد یعنی نه مذهب نه مرز
بلکه خون
کرد یعنی عاشقی کردن تا جنون

۱۳۸۷ اردیبهشت ۲۶, پنجشنبه

مختصري درباره کردهای شمال خراسان

مختصات جغرافيايي مناطق کردنشين درخراسان بين (5/38 – 5/36 ) N (60 -56 ) E درجه مي باشد. مساحت سرزمين و مناطق کردنشين در خراسان حدودأ 64144 کيلومتر مربع مي باشد. مهمترين رودخانه در مناطق کردنشين خراسان رودخانه اترک است که از کوههاي هزارمسجد سرچشمه گرفته و به درياي خزر مي ريزد. مهمترين کوههاي مناطق کردنشين خراسان شامل: هزارمسجد در شرق، بينالود در جنوب شرقي، شاه جهان در جنوب، آلاداغ درغرب، و بالاخره کوه گوليل در شمال (هم مرز با ترکمنستان) مي باشند.
مهمترين شهرهاي مناطق کردنشين در خراسان شامل: قوچان، شيروان، بجنورد، اسفراين، چناران، فاروج، باجگيران، آشخانه، درگز، کلات، لايين، جوين، مانه و سملقان، راز، و رادکان مي باشند، بيشتر و يا تقريبأ قريب به اتفاق روستاهاي توابع اين شهرستانها نيز کردنشين هستند که معمولأدر آن به کشاورزي و دامپروري مشغولند.
در حال حاضر در حدود 2 ميليون کرد در خراسان زندگي مي کنند ( که حدودأ 60% آنها در روستاها، 35% در شهرها و 5% ديگر نيز بصورت عشاير کوچرو ييلاق و قشلاق مي کنند)، تقريبأ تمام آنها به لهجه کرمانجي زبان کردي تکلم مي نمايند.
کتاب­هايي مثل مسالک و ممالک، سفر­نامه بن حوقل يا صوره الارض و تاريخ افغانستان قبل از اسلام برخي از کـــتاب­هايي هستند که به وجود کردها در خراسان قبل از اسلام و اوايل اسلام اشاره کرده­اند اما مهمترين جمعيت کردها که در خراسان وجود دارند کردهايي هستند که از اوايل دوره صفويه به اين سرزمين کوچ کرده­اند.
کردهاي خراسان كه از اوايل دولت صفوي براي جلوگيري از تاخت و تاز تركمن­هان و ازبكان به مرزهاي شمال شرقي ايران انتقال داده شدند تحت عنوان سه ايل بزرگ زعفرانلو، شادلو و قراچورلو قرار دارند كه عظيم­ترين آنها زعفرانلوست كه از ايلات بزرگ و متعددي تشكيل شده و رياست ديگر ايلات کرد خراسان را عهده دار بوده و مركز آن شهر مرزي قوچان بوده است.
جريان انتقال کردها به خراسان به اين ترتيب است که پس از حمله اعراب به ايران و سقوط سلسله ساسانيان، مرزهاي شمال شرقي ايران بدون هيچ محافظي باقي ماند و با فرصتي که براي اقوام ساکن در آن سوي مرزهاي ايران به وجود آمد به ايران وارد شدند و به مدت نه قرن خراسان را مورد تاخت و تاز قرار دادند و حکومت­هاي مختلفي را به وجود آوردند. در اواخر قرن دهم با ظهور دولت صفوي نيز از اين تاخت و تازها كاسته نشد. دوري خراسان از پايتخت صفوي باعث تشجيع ازبكان و تركمن­ها در تاخت و تازها و چپاولگري ها بوده است. شاه اسماعيل قبل از جنگ چالدران که همت خويش را مصروف مرزهاي شرقي کشور نمود تا ازبکاني را که به خراسان تاخته و به قتل و غارت و ويراني شهرها و روستاها پرداخته بودند گوش­مالي دهد در جنگ مرو (916 قمري) با ياري سپاهيانش از جمله کردها پيروز شد و ازبکان را به سختي شکست داده و از خراسان بيرون راند و به اين ترتيب شاه اسماعيل و شاه تهماسب و شاه عباس هر کدام به نوبه خويش ايلات و طوايف زيادي از کردان شيعه مذهب را به خراسان منتقل ساختند تا در برابر تاخت و تاز ازبکان از کيان خراسان دفاع نمايند. از مهمترين کرداني که در زمان شاه اسماعيل و شاه تهماسب وارد خراسان شده­اند، مي توان از کردان کلهر، قهرمانلو و چگني نام برد. اما مهمترين و بزرگترين نيرو از کردها که به خراسان انتقال يافتند کردهاي چشمگزک (که پس از انتقال به خراسان به زعفرانلو تغيير نام يافتند) بودند.
استقرار ايلات کرد در خراسان که قريب به پنجاه هزار نفر بودند اوضاع اقتصادي و سياسي و اجتماعي اين ايالت ويران شده از تاخت و تاز مغولان و ازبکان دگرگون ساخت و خون تازه اي در شريان هاي آن به جريان انداخت و امنيت را برقرار ساخت. در اين دوره حکومت قسمت­هاي مختلف خراسان مثل مشهد، قوچان، هرات، مرو و غيره به طوايف کرد داده شد.
در مورد جمعيت کردها در خراسان ميرزا­محمد­حسين­مستوفي در کتاب خود مي­گويد: جمله فرق کرد (در خراسان) بقدر نوزده لک تخمين نموده­اند، همه­ي جوانان هيکل و هژير که از عهد نادر­شاه تاکنون (منظور از "تاکنون" عهد سلطنت فتحعليشاه است که اين کتاب را نوشته است) مال­گذاري نکرده­اند". با توجه به اينکه هر لک (فرهنگ آموزگار) برابر يکصد هزار نفر مي­باشد بنابراين کردهاي خراسان در آن دوره يک ميليون و نهصد هزار نفر بوده­اند.
کردهاي خراسان تا به امـروز پاسداران واقعي اين مرز و بوم بوده­اند و بدون هيچ ترديدي مي­توان گفت، چنانچه تمام مسثشرقين و مورخين هم آنرا تائيد کرده­اند، اگر کردها به خراسان نمي­آمدند، امروز استاني به نام خراسان در آغوش ايران نداشتيم.